عرفان همه جا ما را همراهی می کند. حتی در مترو معمول مسکو ، مکانهای زیادی وجود دارد که می توانید با ارواح روبرو شوید ، و در مورد مناطق دورافتاده روسیه چه می توان گفت ، جایی که در طول یک پیاده روی معمولی می توانید به دنیای دیگر بیفتید ، یک شمن مرده را ببینید ، یا ، برای مثال ، خود را در خانه اجدادی آریایی ها بیابید. ما 5 مکان برتر عرفانی در روسیه را مورد توجه شما قرار می دهیم.
هزارتوی در Solovki
جزایر سلووتسکی در دریای سفید نه تنها حجاج را جذب می کند (صومعه معروف سولووتسکی-کرملین در اینجا واقع شده است) ، بلکه روانپزشکان ، یوفولوژیست ها و دیگر دوستداران عرفان را نیز جذب می کند. آنها مانند مغناطیس توسط هزارتوی سنگی - "بابل" ، که یکی از آنها را می توانید در نزدیکی صومعه در جزیره بولشوی سولووتسکی مشاهده کنید ، جذب خود می شوند.
به ویژه بسیاری از هزارتوها در جزیره بولشوی زایاتسکی واقع شده اند ، جایی که گشت و گذار از جزیره اصلی در آن برگزار می شود.
اطلاعات کمی در مورد حلقه های سنگی در Solovki وجود دارد:
- دخمه پرپیچ و خم بر روی سنگهای صاف گرد گردیده و شکل مارپیچ ها را تشکیل می دهد ، اما چه کسی و چرا این کار را به طور قابل اطمینان نمی دانند.
- دانشمندان معتقدند که "بابل" در قرن II-I در اینجا ظاهر شد. قبل از میلاد مسیح NS.
- سامی ها مطمئن هستند که این هزارتوها دروازه جهان دیگر هستند: این دخمه پرپیچ و خم برای روح مردگان در نظر گرفته شده بود که با غلبه بر این آخرین مانع روی زمین ، به دنیای بهتری رسیدند.
- همچنین اعتقاد بر این است که دخمه پرپیچ و خم توسط شمن ها برای مراسم ساده جادویی استفاده می شد.
حتماً بزرگترین "بابل" جهان را در جزیره پیدا کنید که قطر آن بیش از 25 متر است.
غار کشکولاک
غار سه طبقه کشکولاک یکی از مکان های عرفانی در خاکاسیا است. ساکنان روستاهای مجاور حتی از نزدیک شدن به این سازه کارستی می ترسند. مهمانان غار فقط گردشگران بی باکی هستند که با این حال ، همیشه با راهنمای خود همراه هستند. آنها فقط سالن های با تحقیق خوب نشان داده می شوند. همه چیز دیگر غیرقابل دسترسی باقی می ماند.
خطرات ویژه راهروهایی نیستند که گم شدن در آنها دشوار است ، بلکه چاه هایی هستند که به طبقه های پایین غار منتهی می شوند.
شایعات زیادی در ارتباط با غار کشکولاک ، که غار شیطان سیاه نیز نامیده می شود ، وجود دارد. اعتقاد بر این است که زمانی توسط شمن ها برای قربانی استفاده می شد. تا به حال ، روح برخی از شمن ها در اطراف غار سرگردان است ، که سعی می کند تا آنجا که ممکن است افراد بی گناه و بی گمان را به معابر زیرزمینی بکشاند. آنها می گویند که به دلیل شمن در حال حاضر 18 نفر مفقود شده اند.
یکی از استالاگمیت های محلی به عنوان محراب برای انجام مناسک عمل می کرد. سایر سازندهای غار شبیه به پوزخند موجودات دیده نشده هستند.
شهرک ارکایم
آرکایم در اورال در عصر مفرغ وجود داشت و سپس ، همانطور که دانشمندان مدرن معتقدند ، توسط خود ساکنان در آتش نابود شد. تفاوت آن با سایر شهرک های مشابه در این است که ارکایم مطابق با یک برنامه توسعه یافته ساخته شده است.
اکنون از آن فقط طرح هایی به شکل دو محور وجود دارد. ساکنان آن خانه های چوبی ساختند که به طور طبیعی تا زمان ما باقی نمانده است.
مطالعه Arkaim در دهه 1990 آغاز شد ، هنگامی که تصمیم گرفته شد منطقه ای را که در آن واقع شده است سیلاب کند. دانشمندان توانستند به حفظ محوطه باستان شناسی برای آیندگان دست یابند. در حین کاوش ، آثار باستانی ماقبل تاریخ کشف شد ، که این امر امکان شکل گیری ایده ای از زندگی در ارکایم را فراهم کرد.
این شهرک باید در منطقه چلیابینسک ، در محلی که رودخانه های اوتیاگانکا و بلشایا کاراگانکا به هم متصل می شوند ، جستجو شود. در تابستان می توانید با اتوبوس معمولی از چلیابینسک به آنجا برسید.
این مکان از نظر باطنی شناسان مقدس تلقی می شود ، که بنا به دلایلی مطمئن هستند که اینجا خانه اجدادی آریایی ها است.
بیشتر گردشگرانی که به ارکایم می آیند سعی می کنند مارپیچی از سنگ ها را روی زمین بگذارند و شکل محل سکونت را تکرار کرده و روحیه محلی را راضی کنند.
سنگر استالین در سامرا
در سال 1942 ، در سامارا ، که در آن زمان Kuibyshev نامیده می شد ، یک سنگر زیرزمینی برای I. V. Stalin ساخته شد.فرض بر این بود که ، در صورت لزوم ، فرمانده کل اتحاد جماهیر شوروی از مسکو تخلیه می شود و می تواند در روزهای سخت پشت درهای مهر و موم شده در عمق 37 متری منتظر بماند.
سنگر استالین تا سال 1990 یک تأسیسات طبقه بندی شده بود ، که برای عموم مردم فاش شد و برای عموم باز شد. در حال حاضر مجموعه موزه دفاع مدنی در آن قرار دارد.
بسیاری از افسانه ها با پناهگاه استالین در ارتباط هستند. این ساختمان توسط زندانیان ساخته شد که طبق افسانه شهری مورد اصابت گلوله قرار گرفت تا اجازه ندهند از وجود تاسیسات استراتژیک زیرزمینی غافل شوند. بریا شخصاً بر محل ساخت و ساز نظارت داشت ، که بارها از این تأسیسات بازدید کرد.
همچنین شایعاتی وجود دارد که استالین مدتی در پناهگاه کوئیبیشف زندگی می کرد. دونفره او در آن زمان در مسکو بود.
برخی از مورخان محلی مطمئن هستند که از این سنگر بود که استالین باید دستور منفجر شدن پایتخت را در صورت ورود دشمن به آن می داد. برخی از کارگران که در سنگر خدمت می کردند حتی کاغذی را دیدند که روی آن محل نصب مواد منفجره در مسکو برای چنین رویدادی مشخص شده بود.
مترو در مسکو
مترو ، که برای مسکویت ها بسیار شناخته شده است ، معلوم است که پر از راز و رمز است. بسیاری از افسانه ها با مترو کلانشهر مرتبط هستند. یکی از آنها داستان یک دونده را روایت می کند که آنقدر به کار خود اختصاص داده بود که حتی پس از مرگ او نمی توانست او را ترک کند. اکنون شبح او در تونل ها سرگردان است و کارکنان زنده مترو را می ترساند.
همراه مهندس سیاه خط مهندس است. این روح پس از یک فاجعه - آتش سوزی در قطار - در مترو ظاهر شد. راننده ای که در این آتش سوزی مجروح شده بود در این تصادف شدید شد و هنوز نمی تواند آرام شود.
افسانه سوم از قطار ارواح می گوید که در امتداد Koltsevaya حرکت می کند. واگن های روشن دارای افرادی هستند که به همراه خود قطار در سال 1962 ناپدید شدند. قطار گاهی توقف می کند ، مهمان نوازی درهای خود را باز می کند و مسافران جدید را جمع آوری می کند. نیازی به گفتن نیست که آنها زندانی اکسپرس وحشتناک خواهند شد و هرگز نمی توانند آن را ترک کنند.
کارکنان مترو معتقدند مسافرانی که این قطار را دیدند به سادگی اشتباه می کنند. در حقیقت ، یک قطار بسیار معمولی از آنها عبور می کند و فقط از اتومبیل های قدیمی تشکیل شده است.
