Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی است

فهرست مطالب:

Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی است
Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی است

تصویری: Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی است

تصویری: Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی است
تصویری: ⭐Great Patriotic Sacred War | Великая Отечественная война 2024, ژوئن
Anonim
عکس: Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی
عکس: Myasnoy Bor - یک مکان عرفانی نبردهای جنگ بزرگ میهنی

میاسنو بور یک روستا در منطقه نووگورود است که به این دلیل معروف است که در مجاورت آن ، در یک منطقه باتلاقی و غیرقابل دسترسی ، که اکنون دره مرگ نامیده می شود ، در 1941-1942 ، حدود 300 هزار سرباز ارتش سرخ ، ورماخت و لشکر آبی ، که اسپانیایی ها در آن خدمت می کردند ، مردند. این مکان وحشتناک و عرفانی در نبردهای جنگ بزرگ میهنی است.

امروزه ، رهگذران به طور مرتب در نزدیکی میاسنی بور کار می کنند ، وظیفه آنها پیدا کردن اجساد سربازان و دفن آنها با افتخارات مناسب است.

مکان ممنوع

دره مرگ در بین ساکنان روستاهای اطراف بدنام است. مرسوم نیست که قارچ بچینید و اینجا قدم بزنید. اگر آنها به اینجا می آیند ، پس در شرکت ، به طوری که آنقدر ترسناک نیست. فردی که قوی ترین اعصاب دارد در Myasnoy Bor احساس اضطراب و خطر نامشخص می کند. افراد تاثیرگذار می گویند که ارواح را می بینند.

ناهنجاری های دیگری در Myasny Bor وجود دارد:

  • هیچ لانه پرنده و سوراخ حیوانات کوچک وجود ندارد - به نظر می رسد که همه موجودات زنده از یک مکان وحشتناک اجتناب می کنند.
  • گاهی اوقات موتورهای جستجو یا گردشگران از دست رفته خود را برای چند دقیقه در میانه نبرد در اوایل دهه 40 می بینند - مانند فیلم "ما از آینده هستیم".
  • سربازان قدیمی ارتش سرخ ناگهان شروع به صحبت با افراد کاملاً سالم از نظر روانی می کنند و حتی نشان می دهند که اجساد آنها در کجا یافت می شود.

چنین داستانهایی در مورد میاسنی بور وجود دارد.

جدول زمانی و مهمان از گذشته

تصویر
تصویر

علم نجوم را شکست های واقعی در گذشته یا آینده می نامند. مانند سرابی در گذر زمان است. در Myasnoy Bor ، سراب زمانی توسط موتورهای جستجوی متعادل مشاهده می شود ، که مشکوک به انتشار شایعات و ایجاد افسانه های جدید دشوار است.

بنابراین ، یکی از آنها - یک مرد قوی ، که تمایلی به تأمل نداشت ، دیر هنگام عصر به تنهایی به محل حفاری نگاه کرد. با بازگشت به اردوگاه ، او دوباره به گذشته سقوط کرد و خود را در وسط آماده شدن برای نبرد یافت. افرادی با لباس نظامی ، وسایل نقلیه زرهی ، خاردار در اطراف بودند. موتور جستجو شگفت زده نشد و به راه خود ادامه داد تا اینکه جنگل وحشتناک را مستقیماً برای رفقای خود ترک کرد.

مورد عجیب دیگری در میاسنی بور توسط دختری که در حفاری ها شرکت کرده بود ، بیان شد. هنگامی که او با بقایای پیدا شده یک سرباز کار می کرد ، مردی با لباس نظامی به او نزدیک شد و شروع به اشاره کرد که کشته شدگان هنوز کجا هستند.

باید بگویم که بچه های تیم های جستجو می توانند لباس های تاریخی بپوشند تا اهمیت لحظه را احساس کنند. با این حال ، هنگامی که مردی با لباس پوشیدن به درخت اشاره کرد و گفت بدن او زیر آن است ، دختر مشکوک شد که چیزی اشتباه است. او احساس بدی داشت و وقتی به هوش آمد ، سرباز ارتش سرخ رفته بود.

بچه های گروه شروع به حفاری در جایی کردند که بیگانه از گذشته نشان داده بود ، و در واقع بقایای رزمندگان را پیدا کردند.

موزه مصنوعات

Myasnoy Bor از بستگان سربازان کشته شده حمایت می کند و پیوسته یافته های شگفت انگیزی را به آنها می اندازد. افسانه هایی در مورد آثار میاسنی بور وجود دارد.

یکبار یک خانم جوان ، که در جستجوی بقایای پدربزرگ خود به میاسنو بور آمده بود ، در خواب سرباز زنده ای را دید که در حفاری بود. او حتی با او صحبت کرد ، از او پرسید نام سربازی است که بدنبال آن بود ، و سپس یک قاشق چوبی و به خوبی حفظ شده به او داد که روی آن نام یکی از بستگان وی حک شده بود.

وقتی دختر ، قاشق در دست داشت ، به هوش آمد ، استخوان های انسان و بقایای لباس های نظامی را در سوراخ حفر شده مشاهده کرد. بنابراین میاسنو بور به او گفت که بالاخره پدربزرگش را پیدا کرده است.

چنین داستانهایی اغلب در میاسنی بور اتفاق می افتد. فرزندان سربازان کشته شده در اینجا دائماً با وسایل شخصی اقوام خود برخورد می کنند. موزه محلی به این آثار اختصاص داده شده است.

نگهبانان نامرئی

دره مرگ تحت نظارت دائمی ارواح است که رانندگان عبوری از اینجا را از خطرات محافظت می کند.موردی وجود داشت که شبح یک سرباز مرده راننده کامیون در حال خواب را بیدار کرد و در نتیجه او را از تصادف نجات داد. علاوه بر این ، روح نه تنها با راننده نگون بخت صحبت کرد ، بلکه او را روی شانه او زد و توجه را به خود جلب کرد.

به طور کلی ، ارواح دوست ندارند زنده ها آرامش خود را بر هم بزنند. چندی پیش ، از طریق Myasnoy Bor ، درست در محل نبردهای وحشتناک ، آنها می خواستند یک بزرگراه سریع السیر بسازند که مسکو و سن پترزبورگ را به هم متصل می کرد. هنگامی که ارواح شروع به خواب دیدن همه مسئولانی که مسئول ساخت جاده بودند کردند ، این ایده باید کنار گذاشته شود.

شبح را تغذیه کنید

گهگاه سربازان ارواح به عنوان همسایه به دیدار روستاییان می آیند. در سال 1975 ، در اواخر عصر ، هنگامی که در کل روستا نوری وجود نداشت ، چنین روحی به خانه ای که دختری 10 ساله در آن زندگی می کرد ، نگاه کرد. پدر و مادرش آن روز در خانه نبودند و همسایه از بچه مراقبت می کرد.

وقتی یک مرد ارتش سرخ خانه را کوبید و چیزی خوراکی خواست ، دختر به چیز عجیبی مشکوک نشد و برای آن مرد نان آورد. سرباز از سخاوت دختر تعجب کرد ، پذیرایی کرد و در طول مسیر قدم زد و سپس به عقب نگاه کرد. و در آن لحظه ، کودک متوجه شد که او در مقابل یک شبح است ، زیرا بیگانه چشم نداشت.

در حالی که کودک به هوش می آمد ، سرباز قبلاً ناپدید شده بود ، انگار او آنجا نبوده است.

همین دختر بار دیگر در زندگی خود با ارواح روبرو شد. او به همراه دوستانش به طور تصادفی در دره مرگ سرگردان شد و با توهمات شنوایی روبرو شد: او به دنبال تیراندازی و انفجار بود.

انتقام فاشیستی

ارواح غالباً در رویا چیزی زنده می گویند. بنابراین ، شب یک افسر آلمانی برای مدت طولانی با یک حفار "سیاه" از طریق یک رویا ارتباط برقرار کرد. آن مرد برای حفاری به Myasnoy Bor آمد و در بقایای یک لباس آلمانی اسکلتی پیدا کرد. با او برخی از گیجموس ها وجود داشت که مورد توجه کلکسیونرها بود. ارزشمندترین یافته تپانچه Luger بود. حفار تمام مصنوعات را برداشت و اسکلت را در گودال انداخت.

از آن زمان ، یک آلمانی شروع کرد به دیدن مردی که در خواب بود ، که به زبان خود خواستار دفن اجساد بود. باستان شناس "سیاه" همچنان پای خود را برای بازگشت به میاسنو بور می کشید و وقتی به آنجا رسید ، حتی به استخوان های یک آلمانی که قبلاً پیدا شده بود نگاه نکرد.

پایان داستان غم انگیز است: پس از مدتی آن مرد از آن تپانچه لوگر شلیک شد. آنچه بود - انتقام یک شبح یا مجازات خدا ، ناشناخته ماند.

توصیه شده: