در شمال شرقی تانزانیا داغ ، کوهی شگفت انگیز از وسعت بی پایان فلات برآمده است. علی رغم مجاورت خط استوا ، با کلاه برفی تاج گذاری شده است. این کوه آنقدر باشکوه به نظر می رسد که نفس شما را از بین می برد. این کلیمانجارو است - یکی از بلندترین کوههای سیاره ما.
در اینجا برخی از حقایق جالب مربوط به این کوه را به اشتراک می گذاریم.
طبیعت چند وجهی
با صعود به دامنه کوه ، از تغییر چشم انداز شگفت زده خواهید شد. در دامنه کوه بادام زمینی و ذرت ، قهوه و ذرت وجود دارد. به اصطلاح بوشلند در بالا شروع می شود. در اینجا هیچ درختی وجود ندارد: آنها مدتها پیش قطع شده اند. کشاورزی در اینجا رونق دارد. جنگل های بارانی حتی از ارتفاع بیشتری شروع می شوند. رطوبت بالا در اینجا حکمرانی می کند. شما در حال قدم زدن در محاصره با سرسبزی فوق العاده سرسبز خواهید بود. شیرها ، فیل ها ، زرافه ها اینجا زندگی می کنند …
جنگل با یک هدر غول پیکر جایگزین می شود. شما باید از میان علفزارها ، از باتلاق ها عبور کنید. و سپس زمین متروک آغاز می شود. می تواند در طول روز گرمای وحشی دریافت کند. گاهی اوقات شب اینجا یخبندان است.
در نهایت ، شما خود را در قلمرو سنگ ، یخ و برف درخشان خواهید دید. با دیدن این می فهمید که قله بسیار نزدیک است. در اینجا گیاه و حیوان وجود ندارد. و توصیه نمی شود که شخصی برای مدت طولانی در اینجا بماند. اما احساس پیروزی و آزادی شگفت انگیز ارزش بازدید دارد! بدون ذکر منظره خیره کننده از بالا.
افتتاح
اولین ذکر این کوه شگفت انگیز به قرن 2 بعد از میلاد برمی گردد. اروپایی ها خیلی دیرتر در مورد آن - در اواسط قرن نوزدهم - مطلع شدند. این توسط مبلغ آلمانی Johannes Rebmann کشف شد. با دیدن کوهی با قله پوشیده از برف در نزدیکی خط استوا ، شگفت زده شد. هنگامی که مبلغ به سرزمین مادری خود بازگشت و درباره کشف خود گفت ، برخی در صحت و سقم سخنان او شک کردند.
کوه سه سر
در واقع ، این کوه نه یک قله ، بلکه چندین قله دارد. به طور دقیق تر ، سه مورد از آنها وجود دارد: Kibo ، Shira و Mawenzi. اولی بالاترین است. دومی را فقط با کشش می توان بالای آن نامید. این در واقع یک فلات است. روزی روزگاری واقعاً قله ای وجود داشت ، اما مدتها پیش سقوط کرد.
اولین قله نامگذاری شده یک آتشفشان است. نگران نباشید ، آتشفشان در حال حاضر خاموش است. صدها هزار سال از آخرین فوران آن می گذرد. اما هنوز هم ، دانشمندان می گویند که او می تواند هر لحظه از خواب بیدار شود …
رمز و راز نام
دانشمندان هنوز در مورد معنی نام کوه بحث می کنند. نسخه ای وجود دارد که می توان آن را "کوه سفید" ترجمه کرد. دیگران "کوه درخشان" (که البته زیباتر به نظر می رسد) را ترجیح می دهند. برخی دیگر معتقدند که این نام به معنای "فاتح کاروان" است. کاروان چه ربطی دارد؟ واقعیت این است که کوهی که از دور دیده می شود ، در قدیم چیزی شبیه به فانوس دریایی برای کاروان ها بوده است.
کلاه برفی
نوشتن در این باره غم انگیز است ، اما به زودی کوه معروف ممکن است کلاه برفی مجلل خود را به طور کامل از دست بدهد. دلیل این امر تخریب جنگل های جنگل های اطراف است. در قرن بیستم ، این قطع آب و هوای محلی را به طور قابل توجهی تغییر داد. در حال حاضر برف درخشان به سختی قابل توجه است ، اما یک بار از دور قابل مشاهده بود …
ساکنان محلی برای حفظ این بنای طبیعی می جنگند. چند میلیون درخت اخیراً در دامنه کوه کاشته شده است. زمان نشان خواهد داد که آیا این اقدام م effectiveثر است یا خیر …
نقره ذوب می شود
افسانه ای وجود دارد که برف قله کوه را پوشانده است. آنها می گویند که در زمان های قدیم مردم محلی آن را با نقره اشتباه می گرفتند. هیچکدام نمی دانستند برف چیست. و آنها بیش از یک بار نقره دیده اند.
یکبار رهبر یک قبیله محلی تعدادی از شجاع ترین جنگجویان را برای دریافت نقره به قله فرستاد. آنها به کلاه برفی رفتند ، مشتی "نقره" عجیب برداشتند و به عقب برگشتند … در کمال تعجب ، "نقره" خیلی سریع به آب معمولی تبدیل شد.
کدام راه بهتر است
صعود دامنه های کوه چندان دشوار تلقی نمی شود. پس چرا نیمی از کوهنوردان به قله صعود نمی کنند؟ چرا تصمیم می گیرند سفر را قطع کنند؟
پاسخ شما را شگفت زده خواهد کرد: زیرا آنها به اشتباه کوتاهترین مسیر را در پیش می گیرند. آنها آن را ساده ترین راه می دانند. اما در اینجا یک گرفتگی پنهان وجود دارد: در طول یک صعود سریع ، بدن زمان لازم برای سازگاری با تغییر قد را ندارد. فرد حمله بیماری ارتفاع را آغاز می کند. بیماری ارتفاع نیز نامیده می شود. او برای بسیاری از کوهنوردان آشنا است.
به طرز عجیبی ، یکی از اولین علائم بیماری سرخوشی نامعقول است. سپس سرگیجه شروع می شود ، عرق چسبنده ظاهر می شود … در موارد شدید ، همه چیز می تواند با از دست دادن هوشیاری یا حتی توقف تنفس پایان یابد.
کمی در مورد کوهنوردان
اما اگر مسیر مناسب را انتخاب کنید ، صعود به کوه چندان سخت به نظر نمی رسد.
مواردی وجود داشت که افراد دارای معلولیت صعود کردند. یکی از آنها با ویلچر از کوه بالا رفت. چندین سال پیش ، 8 کوهنورد نابینا صعود کردند.
اخیراً ، یک زن 89 ساله قله را فتح کرده است. نام او آن لوریمور است.
در مورد صعودهای غیر معمول ، نمی توان از داگلاس آدامز نام برد. او با پوشیدن لباس کرگدن به قله صعود کرد.
صعود به کوه برای کودکان زیر 10 سال به طور رسمی ممنوع است. اما اگر کودک قبلاً موفق به کسب تجربه کوهنوردی شده است ، یک استثنا برای او قائل می شود. بنابراین ، مواردی وجود دارد که کودکان 6 ساله قله ای پوشیده از برف را فتح کردند.
بنابراین ، آیا ارزش سفر به پای کوه شگفت انگیز را دارد؟ آیا با غلبه بر مشکلات ، صعود به قله آن ارزشمند است؟ پاسخ صریح است: ارزشش را دارد! این نقطه عطف طبیعی هیچ شباهتی به هر چیزی که قبلاً دیده اید ندارد. و خودتان می توانید این را تأیید کنید.