شرح جاذبه
ستون های هوازدگی یک اثر زمین شناسی منحصر به فرد است که در جمهوری کومی در منطقه Troitsko-Pechora ، یعنی در کوه Manpupuner ، بین رودخانه های Pechora و Ichotlyagi واقع شده است. نام "Manpupuner" که از زبان مانسی ترجمه شده است به معنی "کوه کوچک بت ها" است. نام دوم ستون های هواشناسی سینه های منسی است. در مجموع هفت ستون وجود دارد و ارتفاع آنها از 30 تا 42 متر می رسد. تعداد زیادی از افسانه ها و افسانه ها با این بنای تاریخی مرتبط هستند ، زیرا آنها اجساد عبادت مانسی بودند.
آدمک های مانسی بسیار دور از مناطق مسکونی محلی واقع شده اند ، به همین دلیل است که فقط افراد فعال جسمی می توانند به آنها برسند. از طرف قلمرو پرم و منطقه سوردلوفسک یک مسیر پیاده روی وجود دارد که مستقیماً به محل مورد نظر منتهی می شود. لازم به ذکر است که ستون های آب و هوا یکی از عجایب هفتگانه فدراسیون روسیه است.
حدود دویست میلیون سال پیش ، در ناحیه ستون های سنگی ، کوههای بلندی وجود داشت که در طول هزاره های طولانی تحت تأثیر گرما ، یخبندان ، برف و باد به تدریج فرو ریخت. خود ستون ها از شیست های سرسیت-کوارتزیت سخت تشکیل شده اند که با گذشت زمان ، هرچند به میزان کمتر ، فرو ریخت ، به همین دلیل آنها توانستند تا به امروز زنده بمانند. سنگهای نرم به طور کامل از بین رفتند و توسط جریانات آب و بادها به ناحیه برجسته تر شسته شدند.
یکی از ستونها 34 متر ارتفاع دارد و تا حدودی با دیگر ستونها فاصله دارد. از نظر شکل ، شبیه یک بطری بزرگ وارونه است. شش ابله دیگر پشت سر هم در لبه صخره ایستاده اند و دارای طرح های نسبتاً عجیبی هستند که ظاهر آنها به زاویه دید بستگی دارد. به عنوان مثال ، یکی از ستون ها بسیار شبیه به یک شکل انسانی است ، در حالی که دیگری شبیه سر قوچ است. در روزگاران قدیم ، مردم مانسی این مجسمه های سنگی را خدایی می کردند و مرتباً آنها را دعا و عبادت می کردند. یک واقعیت مهم این است که صعود به مانپوپونر گناه وحشتناکی بود.
قدیمی ترین افسانه مانسی تا به امروز باقی مانده است و از وقایع آن دوران می گوید. در جنگل های نفوذ ناپذیر که در نزدیکی کوه های اورال کشیده شده است ، قبیله مانسی ، معروف به قدرت ، زندگی می کردند. مردان جنگجو دارای قدرت باورنکردنی بودند ، حتی خرس ها را شکست می دادند و در سرعت می توانستند با یک گوزن چابک مقایسه شوند. مردم مانسی از پوست خرس و خزهای ارزشمندی بسیار غنی بودند ، که زنان از آنها لباس خز می دوختند. اعتقاد بر این بود که ارواح خوبی در بالای کوه یالپینگ-نییر زندگی می کنند ، که به هر طریق ممکن به قبیله کمک می کردند ، که سر آنها عاقل ترین رهبر به نام کوشایی بود. رهبر دارای یک پسر به نام پیگریچوم و یک دختر به نام هدف بود. این دختر به دلیل زیبایی باورنکردنی اش مشهور بود ، که شایعه آن بسیار فراتر از خط الراس پخش شد. دختر فوق العاده باریک و باریک بود و صداهای صدایش حتی گوزن های جنگلی را از دره یدژید-لیاگی به خود جلب کرد.
مردم نه چندان دور از قبیله مانسی در کوه خرایز زندگی می کردند. یکی از غول ها به نام تورف با زیبایی غیرطبیعی دختر جوان هدف آشنا شد. تورف از رهبر کوشای خواست دخترش را بدهد. هدف فقط به این پیشنهاد خندید. سپس غول عصبانی نتوانست خشم خود را کنترل کند و از برادران غول پیکر خواست تا برای تصرف زیبایی جوان به بالای کوه توره پور حرکت کنند. همه چیز بسیار غیر منتظره اتفاق افتاد: پسر کوشای ، پیگریمچون با رزمندگان خود در شکار بود - در آن لحظه تورف در نزدیکی دروازه قبیله یک شهر سنگی بزرگ ظاهر شد. در طول روز ، نبرد خونینی بین دو قبیله درگرفت.
هدف ناامید از برج بالا رفت و برای نجات قبیله برای ارواح دعا کرد. ناگهان رعد و برق زد و ابرهای سیاه تمام شهر را گرفت. تورف با دیدن هدف به سمت او شتافت ، اما برج به دست غول فرو ریخت. او چوب خود را بلند کرد و قلعه بلوری را خرد کرد ، بنابراین کریستال سنگ هنوز در این منطقه یافت می شود.
هدف زیبا توانست با رزمندگان خود در پوشش شب در کوه ها پنهان شود. صبح ، غولها هدف را پیدا کردند و آماده بودند تا او را بدست آورند ، هنگامی که برادرش از جنگل بیرون پرید و ضربه را با سپری براق ، که روحیه خوبی به آن داده بود ، دفع کرد. غول به کنار پرتاب شد ، پس از آن او و همراهانش تبدیل به سنگ شدند.
از آن زمان ، مجسمه های سنگی بر روی کوهی به نام Manpupuner یا کوه بتهای سنگی ایستاده اند.
