شرح جاذبه
موزه کائوناس در سال 1921 تأسیس شد. در سال 1936 ، گالری متوسط به موزه بزرگ فرهنگ به نام ویتوفت تبدیل شد. از سال 1944 ، موزه به نام Mikalojus Konstantinas Čiurlionis (1875-1911) نامگذاری شده است.
M. K. uriurlionis افتخار هنر لیتوانیایی است که آن را به بخشی جدایی ناپذیر از هنر جهانی تبدیل کرده است. او کار موسیقی خود را از نقاشی خود جدا نکرد. اوج خلاقیت در دوران اسکریابین و وروبل رخ داد. شیورلیونیس موسیقیدان در نقاشی ، نقاش در موسیقی و عارف در هر دو بود. آثار آهنگساز به لحاظ زمانی نیز همزمان با کارهای هنری است. مشهورترین آنها اشعار سمفونیک او در جنگل است که در سال 1900 سروده شد و دریا که در سال 1907 به پایان رسید. در سالهای 1903-1908 ، شیورلیونیس تقریباً تمام نقاشی های خود را خلق کرد.
این موزه به آثار هنرمند و آهنگساز معروف لیتوانیایی اختصاص دارد. در اینجا تعداد زیادی از نقاشی های او ، اسناد مربوط به زندگی و کار و ضبط آثار سمفونیک وجود دارد که می توانید در سالن موسیقی گوش دهید.
با این حال ، موزه نه تنها نمایشگاه استاد بزرگ ، بلکه مجموعه ای باشکوه از مجسمه سازی و نقاشی چوبی مردمی قرن گذشته را ارائه می دهد. غیرممکن است بدون لذت به هنر همزمان مبتکرانه و عالی استادان ناشناس لیتوانیایی نگاه کنید. به عنوان مثال ، در یکی از نقاشی ها می توانید سنت ایسیدور نمازگزار را مشاهده کنید ، که قدیس حامی دهقانان محسوب می شود. این هنرمند یک قدیس زانو زده ، کلاه لبه پهن خود را برداشته و قبل از خواندن نماز کنار او مرتباً قرار داده است ، و همچنین یک شیء مهم دیگر - چنگک ، که ظاهراً باید بیننده را مطمئن سازد که قدیس واقعاً متعلق به مردم عادی است … قسمت گوشه سمت راست پایین بوم به وضوح نشان می دهد که به لطف دعا ، شخم زدن بهتر استدلال می شود. در حالی که سنت ایسیدور دعایی را می خواند ، خود فرشته به او کمک می کند و برای شخم زدن در مزرعه قدم می زند.
مجموعه موزه همچنین شامل مجموعه ای از نقاشی های لیتوانیایی از قرن 17 - اوایل قرن 20 است. در میان نقاشی های قدیمی ناشناس ، جالب ترین آنها پرتره های اشراف لهستانی است. در سالن های آغاز قرن 20 ، 2 نقاشی کوچک را می توان از قلم مستیسلاو دوبوژینسکی متمایز کرد.
اما ، با وجود همه غنای نمایشگاه ، مجموعه آثار M. K. uriurlionis قلب موزه کاوناس محسوب می شود. شیورلیونیس ، مانند اسکریابین ، به دگرگونی اسرار آمیز درونی بشریت از طریق هنر اعتقاد داشت. با ورود به موزه کائوناس ، وارد دنیای اسرار آمیز خاصی می شوید که توسط uriurlionis اختراع شده است ، جایی که بالا و پایین تغییر می کند ، نیروی جاذبه وجود ندارد ، کشتی ها در آسمان آویزان هستند و در بستر دریا یک روستای معمولی لیتوانیایی وجود دارد. دنیایی که روز در آن وحشتناک است و شب آرامش را به ارمغان می آورد. این یک خلق خارق العاده و نه کتاب مقدس از جهان است که در 13 نقاشی از چرخه به همین نام متولد شده است ، که یکی از اصلی ترین آثار uriurlionis در نمایشگاه ارائه شده است.
موسیقی و نقاشی در "سوناتاهای" معروف Čiurlionis ترکیب شده است. این چرخه ها سه قسمت یا چهار قسمت هستند. با نگاه کردن به آنها ، هرگز از این سال نمی کنید که چگونه هنرمند توانسته است ارتباط موسیقی عناصر را منتقل کند: آلگرو طوفانی و آشفته ، اندانته آهسته و صاف ، شرزوی بی ادب سبک و رقص سریع و در عین حال یک فینال عالی.
و در نقاشی "Fugue" قوانین موسیقی به طور پیچیده ای در هم تنیده شده اند و همانطور که اغلب در مورد یک حرفه ای اتفاق می افتد ، یک جنگل زنده ، بی نظم و در عین حال تقریبا غیر واقعی به طور اسرارآمیزی به جنگلی معکوس ، سبک و منظم از نظر موسیقی در آسمان پاسخ می دهد.
uriurlionis دنیای کاملاً خارق العاده خود را ایجاد کرد ، که 100 سال است باعث لذت ، تعجب ، تحسین و جنجال می شود. موزه به گرمی از همه کسانی که مایل به لذت بردن از این هنر خارق العاده هستند استقبال می کند.
توضیحات اضافه شد:
L. Krol 2018-08-04
M. K. uriurlionis برای من بسیار عزیز است. و موزه شما زیباست ، اما من شوک دیگری در آن تجربه کردم - آثار الزبیتا داوویلین. متاسفانه به جز مقاله کوچکی از منتقد هنر E. Zemaitytė "مجسمه از پوست توس" با داستانی در مورد این هنرمند شگفت انگیز.
نمایش همه متن خلاقیت M. K. uriurlionis برای من بسیار عزیز است. و موزه شما زیباست ، اما من شوک دیگری در آن تجربه کردم - آثار الزبیتا داوویلین. متاسفانه به جز مقاله کوچکی از منتقد هنر E. Zemaitytė "مجسمه از پوست توس" با داستانی در مورد این هنرمند شگفت انگیز. پیدا نشد.. با احترام L. Krol Saratov
مخفی کردن متن