شگفت انگیز و غیر معمول بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنید به شما نزدیک است. برای یافتن خود در مکانی عجیب و عرفانی ، نیازی به سفر به سرزمین های دور ندارید. یا می توانید ، برای مثال ، فقط به منطقه کالینینگراد بروید. تعجب می کنید؟ بله ، رمز و راز زیادی در این زمینه وجود دارد! در این مقاله به برخی از این مکان ها می پردازیم.
سنگ خرد شده
به آن سنگ دروغ نیز می گویند. در Pionersky واقع شده است. افسانه جالبی با او در ارتباط است.
مدتها پیش یک ملوان در این مکانها زندگی می کرد. او عاشق یک زن زیبا شد که در همان نزدیکی زندگی می کرد. دختر در عوض به او پاسخ داد. اما دریایی که سرگردان نامیده می شد ، او مجبور بود مدتی از آنجا دور شود … قبل از قایقرانی ، عاشقان به یکدیگر وفاداری قسم خوردند. آنها در نزدیکی سنگ غیر معمول ، سنگ خرد شده سوگند یاد کردند.
مدتی گذشت ، ملوان به خانه بازگشت. معشوق با خوشحالی از او استقبال کرد. اما به دلایلی شک در قلب ملوان رخنه کرد … او محبوب خود را به سنگ شکسته برد و در آنجا از او پرسید که آیا او به او وفادار است؟ دختر پاسخ مثبت داد. و سپس رعد و برق از آسمان زد و فوراً زیبایی وفادار را کشت. طبق نسخه دیگری ، دختر توسط سنگ شکسته خرد شد.
برخی استدلال می کنند که قبل از وقایع توصیف شده در افسانه ، سنگ سالم بوده است و فقط یک صاعقه تنبیه کننده بود که آن را شکافت. برخی دیگر می گویند که این مکان حتی قبل از داستان ملوان نیز خاص بوده است. آنها مطمئن هستند که در زمان های قدیم سنگ به دلیل انرژی خاص مقدس تلقی می شد.
عاشقان اغلب امروز به اینجا می آیند. آنها به نوبت از بین دو نیمه سنگ خرد شده عبور می کنند. اعتقاد بر این است که کسانی که وفادار نیستند ، این سنگ می تواند خرد شود (سپس قطعات آن بسته می شود). تا کنون هیچ مورد فوتی در نزدیکی سنگ خرد شده ثبت نشده است. شاید فقط شرکای وفادار جرات "آزمایش" را داشته باشند …
همچنین نسخه ای وجود دارد که این سنگ درواقع دروغگوها را مجازات نمی کند ، بلکه به خواسته ها می پردازد.
ارواح قلعه Lochstedt
این قلعه زمانی در قلمرو منطقه بالتیسک کنونی قرار داشت. این بنا در قرن 13 ساخته شده است. یکبار نیروهای دشمن به قلعه نزدیک شدند و آن را محاصره کردند. زمستان بود. محاصره مدت زیادی به طول انجامید. شوالیه های بسیار کمی در قلعه وجود داشت و آنها به طرز دیوانه واری زنگ را به صدا در آوردند و درخواست کمک کردند. اما زنگ بیهوده به صدا در آمد: به دلیل شرایط آب و هوایی نمی توان کمک کرد.
در تلاش برای عبور از خط محاصره کنندگان ، بسیاری از شوالیه ها مردند. تنها هفت نفر در قلعه باقی ماندند. پیروزی غیرقابل تصور بود ، بنابراین آنها تصمیم به فرار گرفتند. شش شوالیه از طریق یک تونل مخفی قلعه را ترک کردند. هفتم در تمام این مدت همچنان زنگ را به هم زد تا حواس دشمن را پرت کند.
قلعه تسخیر شد. اما به زودی با کمک هایی که به قلعه رسید آزاد شد. آزادی خواهان شوالیه قهرمان را دیدند: او مرده بود و شمشیری در دست داشت. دست دیگرش هنوز طناب ناقوس را گرفته بود.
از آن زمان به بعد چیزهای عجیبی در قلعه مشاهده شده است. هر زمستان ، در طول ماه کامل ، شش شکل تیره از معبر زیرزمینی ظاهر می شد. شمع های سوزان در دست داشتند. این موجودات از دیواری که شوالیه هفتم در آن درگذشت بالا رفتند. در آنجا شمع دیگری روشن کردند و چندین بار زنگ را زدند.
قلعه در حال حاضر وجود ندارد. تخریب شده و ویرانه است. اما ، آنها می گویند ، مردم محلی هنوز در شبهای ماه کامل زمستانی زنگ را می شنوند. او هفت بار به یاد شوالیه قهرمان که دوستانش را نجات داد ، ضربه می زند.
درختهای رقصنده
شما می توانید آنها را در Curonian Spit مشاهده کنید. این درختان بسیار غیر معمول به نظر می رسند. به نظر می رسد آنها در حال رقصیدن رقصی عجیب و غریب هستند. دانشمندان معتقدند دلیل چنین "رقص" ها یک کرم مخصوص است. به تنه ها برخورد می کند.
اما بسیاری از مردم محلی بیش از حد به این توضیحات اعتماد ندارند. آنها نسخه های خود را دارند:
- آزمایش فاشیست ها (در طول جنگ) ؛
- تداخل بشقاب پرنده ها ؛
- طلسم باستانی جادوگران.
این نسخه ها البته بسیار جالب تر از داستان کرم مضر هستند.
زنگ دریاچه ویشتینتسکی
حتی اگر به پدیده های غیرعادی علاقه ای ندارید ، این مکان ارزش بازدید دارد.زیبایی آن با بایکال مقایسه می شود. اگر شما نه تنها زیبایی طبیعی ، بلکه داستانهای غیر معمول را دوست دارید ، باید بیشتر از اینجا دیدن کنید.
یک بار در زمستان ، سورتمه ای با زنگ بزرگ روی یخ های این دریاچه حرکت می کرد. برای کلیسای نزدیک در نظر گرفته شده بود. اما یخ ترک خورد و سورتمه زیر آب رفت. و با آنها زنگ.
از آن زمان ، آنها می گویند ، در نزدیکی دریاچه ، گاهی اوقات می توانید صدای زنگ عجیب را بشنوید. از جایی زیر آب می آید. برخی معتقدند که این زنگ قبل از غرق شدن کسی در دریاچه به صدا در می آید. یا شاید این یک هشدار برای غسلگران غافل باشد.
موسیقی در شن و ماسه
شما می توانید چنین موسیقی ای را نه چندان دور از Mechnikovo بشنوید. ماسه هایی وجود دارد که در آن صداهای فلوت یا حتی یک اندام به معنای واقعی کلمه از هیچ جا شنیده می شود. عارف؟ این بار ، نه فقط یک ساختار غیر معمول از شن و ماسه. باد می وزد ، دانه های شن به هم می مالند … و موسیقی می ریزد.
احتمالاً ، در کشور ما هیچ منطقه ای وجود ندارد که داستانهای غیر معمول یا عرفانی با آن ارتباط نداشته باشد. همانطور که می بینید ، منطقه کالینینگراد نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر به همه چیز غیر معمول و عجیب علاقه دارید ، قطعاً باید از آنجا دیدن کنید.