داستان در کنترل مرز در فرودگاه پولکوو اتفاق می افتد. یک جوان خوش تیپ گذرنامه خود را به یک مرزبان طاس داد. عکس موجود در سند باعث سردرگمی مقام دولتی شد. روی آن مرد کچلی هم سن خود را دید. مرزبان گیج شده بود. دارنده پاسپورت جوان زیبا شباهت زیادی به مرد عکس داشت. پسر روبرو به وضوح جوانتر بود و موهای ضخیم عالی داشت ، بدون طاسی. مهم نیست چقدر مسافر سعی می کند نحوه وقوع حادثه را توضیح دهد: "این من هستم! موهامو درست کردم! آنها مرا در درمانگاه پیوند دادند. از اینجا آنها را به اینجا بردند و پیوند زدند. این موهای خودم است! " مرزبان غم انگیز او را باور نکرد. و هواپیما بدون مسافر رفت. و در فینال ، عبارت مورد علاقه همه به صدا در آمد: "و تو ، طاس ، من تلفن را به تو نمی گویم!".
آیا این داستان مربوط به دهه 90 را در تبلیغات تلویزیونی نشان می دهید؟
چگونه فیلمنامه این فیلم افسانه ای شکل گرفت
در آن زمان ، باورنکردنی به نظر می رسید که ممکن است با کاشت موهای خود به نقطه طاس ، ظاهر خود را به طور اساسی تغییر دهید. خود این سرویس ، اگرچه در جهان شناخته شده بود و بسیاری از ستارگان سینما به راحتی در یک روش تغییر کردند ، اما در روسیه پس از شوروی هیچ کس از این فرصت اطلاع نداشت.
و بنابراین ، صاحب نام تجاری Real Trans Hair یک فناوری اصلی ترمیم مو را به روسیه می آورد. و بلافاصله پس از آن او با بهترین دوئت تبلیغاتی در مسکو ملاقات می کند ، جایی که تقریباً یک داستان زیبا در مورد فرودگاه متولد می شود!
در آن سالها ، تیمور بکامبتوف با همکاری کپی رایتر ولادیمیر پرپلکین ، روی طرح ویدئوها کار می کرد ، که دید ویژه ای به چیزها و طنز درخشان KVNschik داشت. شاید این همان چیزی باشد که به عبارات زنده کمک کرد تا در حافظه چندین نسل باقی بماند ، که همه آنها را شنیده اند: "مخازن از خاک نمی ترسند" ، "تا ستاره اول" ، "و شما ، طاس ، من به تلفن نمی گویم."
ولادیمیر پرپلکین ایجاد فیلمنامه را به یاد می آورد: "ایده فیلم واقعی موهای ترانس به طور ناگهانی متولد شد. در آن زمان ، تجار غالباً خود را در اولین ملاقات با تیم کارگردان می آوردند و این جلسه به روش خودشان نه در میز مذاکره یا در یک رستوران معروف ، بلکه در جایی در یک کارگاه هنری برگزار می شد. اغلب همه کسانی که "روی نور پریدند" در جلسه طوفان مغزی شرکت کردند ، بنابراین شما می توانید ایده خود را به سرعت آزمایش کنید و حتی ایده های اضافی دریافت کنید. وقتی مشتری تازه خودش را معرفی می کرد به این ایده رسیدم. من به او گوش دادم و ایده خود را تنها پس از 3 روز ارائه دادم ، زیرا هیچ کس هزینه ایده هایی که بلافاصله بوجود می آید ، به ویژه در روسیه را نمی پردازد. و به طور کلی ، آنها دوست ندارند برای ایده ها پول بپردازند."
به نظر می رسد که این ویدئو معمولی ترین وضعیت زندگی و حتی در فرودگاه را فیلمبرداری کرده است ، اما در دستان ولادیمیر پرپلکین و تیمور بکمامبتوف ، آنقدر طنز خوب واقعی روی آن سرمایه گذاری شده است ، بنابراین همه آنها سنت های طنز تلویزیون را به یاد می آورد. مجلات Yeralash و Fitil ، که داستان کاشت مو مورد پسند میلیون ها بیننده قرار گرفت.
این ویدئو از دهه 90 بیشترین استناد را داشته است و عبارت "و تو ، کچل ، من به تو تلفن نمی گویم" همیشه لبخند می زند.