شرح جاذبه
قلعه اسقف افتخار و زیبایی شهر Kuressaare است. این تنها قلعه در کشورهای بالتیک است که به شکل قرون وسطایی خود تا زمان ما کاملاً حفظ شده است. این قلعه یک ساختمان مربع به ابعاد 42x42.5 متر است که دارای برج های دیده بانی 40 متری و سنگرهای قدرتمند است. فرض بر این است که اولین قلعه توسط دانمارکی ها در سال 1222 ساخته شد ، در مرکز حیاط قلعه یک برج مراقبت وجود داشت ، که اکنون برج بلند هرمان است. این سازه نه تنها به عنوان یک برج مراقبت عمل می کرد ، بلکه می تواند آخرین پناهگاه تعداد کمی از مدافعان در صورت حمله دشمن به قلعه باشد. اعتقاد بر این است که از اواسط قرن 14 قلعه محل استقرار قلعه بوده است. اسقف Saare-Läänema بعد از Haapsalu. بنای اصلی قلعه ، همانطور که امروز می بینیم ، در 1365-1365 سقوط کرد. در دهه 1430 ، دیوار دور زدن در اطراف قلعه ساخته شد. این برج با برج های نیم دایره با حفره هایی برای اسلحه گرم تکمیل شد. در سال 1559 قلعه Kuressaare توسط آخرین اسقف یوهان فون مونچوزن به تملک فردریک دوم پادشاه دانمارک فروخته شد. پادشاه دانمارک ، به نوبه خود ، اسقف اعظم Saarema را به همراه قلعه Kuressaare به برادر کوچکترش ، دوک مگنوس منتقل کرد. در پایان قرن 16 ، اولین استحکامات خاکی برپا شد که گوشه های آن با انبوه تاج گذاری شده بود. سنگرهای گوشه ای تمام این سازه توسط آب احاطه شده بود. در پایان قرن هفدهم ، سنگرها و تپه های اطراف قلعه برپا شد (معماران P. von Essen و E. Dahlberg). در طول جنگ لیوون ، قلعه تحت تأثیر قرار نگرفت. در طول جنگ بزرگ شمالی در سال 1710 ، ژنرال بوئر منطقه ارنسبورگ را تصاحب کرد و از این پس این شهر بخشی از امپراتوری روسیه شد. با این حال ، قلعه در این جنگ به شدت آسیب دید (احتمالاً در سال 1711) ، اما دوباره بازسازی شد. افسانه هایی در طول تاریخ طولانی قلعه ظاهر شده است. یکی از آنها افسانه شوالیه دیوارکشی نام دارد. طبق افسانه ها ، مهندس روسی که نقشه ساختمان کنوانسیون را ایجاد کرده است ، در سال 1785 یک زیرزمین دیواری در گوشه شرقی حیاط قلعه پیدا کرده است. در وسط این اتاق یک میز بود که در آن یک اسکلت مرد روی صندلی با روکش چرم نشسته بود. طبق لمس ، اسکلت ، طبق افسانه ، روی زمین سقوط کرد. با این حال ، معلم هنر مدرسه محلی موفق به طراحی یک طرح از کشف شده شد. اعتقاد بر این است که بقایا متعلق به شوالیه ای است که به دستور اسقف در دوران اصلاحات (نیمه اول قرن 16th) زنده زنده زنده گرفته شد. از آنجایی که به نظر می رسید اسقف کاتولیک سااره لن تسلیم تسلیم های پروتستان است ، برای کمک به پاپ مراجعه کرد. پاپ یک بازپرس را به محل قانونگذار - یک اسپانیایی ، فرستاد که قدرت و ایمان وی توسط رعیت ها تصمیم گرفت با کمک یک دختر بور آزمایش کنند. و شوالیه نمی تواند مقاومت کند - او عاشق دختری شد. این راز به زودی فاش شد - موهای دختر تراشیده شد و او برای اصلاح به صومعه راهبان Kaarma فرستاده شد. اسپانیایی عاشق تصمیم گرفت دختر را نجات دهد ، اما نامه ، که در پوسته نان پنهان شده بود ، طبق برنامه ریزی به صومعه نرسید ، بلکه روی میز اسقف قرار گرفت. از آنجا که تفتیش عقاید به طور کامل راه خود را گم کرده بود ، تصمیم گرفته شد که او را زنده در زیرزمین قلعه کورسارا آجر کند. تا کنون ، این زیرزمین با نام سرداب شوالیه دیوارکشی به یادگار مانده است. افسانه دیگری به نام "گودال شیر" وجود دارد. به برج لانگ هرمان از طریق یک پل از طریق یک شفت جدا شده به عمق 10 متر می توان رسید. از روی پل می توانید توالت ها یا تختخواب را ببینید. پیش از این ، از این معدن به عنوان چاه برای تخلیه زباله نیز استفاده می شد. طبق افسانه ها ، اسقف Saare-Lääne در بهار و پاییز از قلمرو خود در Saaremaa بازدید کرد.مسئولیت های وی شامل دعاوی حقوقی بود. پس از اعلام حکم در دیوار اتاق دادگاه ، درب معدن باز شد و شیرهای گرسنه در آنجا نگهداری شدند. محکوم به مرگ در آنجا پرتاب شد. شیرها بلافاصله حکم را اجرا کردند و فوراً محکومین را تکه تکه کردند. تا به امروز ، معدن اطراف برج لانگ هرمان گودال شیر نامیده می شود. اعتقاد بر این است که اسقف هنریک سوم پایان خود را در معدن یافت ، که در نزاع با اعضای فصل در قلعه در سال 1381 کشته شد. امروزه در این قلعه موزه و یک گالری هنری قرار دارد ، جایی که می توانید با تاریخ Saaremaa و شهر Kuressaare و همچنین با طبیعت این مکان ها آشنا شوید. قلمرو قلعه معمولاً به عنوان صحنه ای در فضای باز برای رویدادهای مختلف استفاده می شود. منطقه اطراف خندق به یک منطقه سبز سبز تبدیل شده است. از سال 2006 ، 3 کارگاه در سالن محافظ افتتاح شد ، که قبلاً برای دفاع خدمت می کردند - یک آهنگری ، یک کارگاه سرامیک و یک کارگاه شیشه. در این کارگاه ها می توانید کار هنرمندان را تماشا کنید و دست خود را در این صنایع دستی ، به عنوان مثال دمیدن شیشه ، امتحان کنید.
