شرح جاذبه
اعتقاد بر این است که قلعه Rezekne در سال 1285 توسط شوالیه ویلهلم فون شووربرگ (معروف به Vilekin von Endorp) ، که در آن زمان استاد نظم لیوونی بود ، ساخته شد. شاید قلعه در محل یک شهرک سابق ساخته شده باشد. این قلعه در میان قلعه های مرتبه نسل اول ، یعنی آنهایی که از سنگهای بزرگ گل آلود ساخته شده اند. قلعه های نسل دوم در لیونیا از آجر در قرن 14 ساخته شده اند.
در کل دوره وجود آن ، قلعه نامهای متفاوتی بر خود داشته است. آلمانی ها آن را روزیتن می نامیدند ، در زمان حکومت لهستانی ها آن را زیزیکا می نامیدند ، روس ها آن را رزیتسا (بعدها رزیتسا) ، در دوران جمهوری لتونی ، نام رزکنه در پشت قلعه چسبیده بود.
تا اواسط قرن شانزدهم ، قلعه رزکنه مقر ولگت از نظم لیوون بود. در قرن 15 و اوایل قرن 16. قلعه در رزکنه به یکی از مهمترین نقاط دفاعی در ضلع شرقی نظم تبدیل می شود. در طول جنگ لیوون (1558-1583) ، قلعه توسط نیروهای ایوان مخوف تسخیر شد. در سالهای بعد ، قلعه رزکنه چندین بار صاحبان خود را تغییر داد. در طول تاریخ طولانی خود ، قلعه بارها به میدان جنگ تبدیل شده است. به طور طبیعی ، به تدریج فرو ریخت ، اماکن ویران شد. در پایان قرن هفدهم. هیچ کس در قلعه رزکنه زندگی نمی کرد. بنابراین ، در قرن شانزدهم ، وضعیت قلعه رزکنه اسفناک بود. و در قرن هجدهم ، بنا به اجازه رسمی ، قلعه توسط ساکنان محلی برای ساختمانهای خود برچیده شد. تنها بخشی از دیوارها تا به امروز باقی مانده است.
پی های به جا مانده از خرابه های قلعه رزکنه نشان می دهد که ساختمانهای متعددی در اینجا وجود داشته است: انبارهای غلات ، انبارهای احشام و اسب ها ، آهنگری ها ، محل زندگی. در امتداد خط فونداسیون ، می توانید تصویر کلی قلعه سابق را بازیابی کنید. محوطه اصلی در بال شرقی ، شمالی و غربی ، در ضلع جنوبی برج اصلی قرار داشت.
افسانه های متعددی با قلعه رزکنه در ارتباط است. پس از مرگ حاکم قلعه ولکنبورگ ، 3 دختر او وارث شدند ، که بین آنها وسایل وسیع قلعه تقسیم شد. اولین قلعه توسط رزا ساخته شد ، نام آن Rezekne بود ، بعداً هر دو Lucia (Ludzu) و Maria (Vilaku).
طبق افسانه ای دیگر ، رز هنوز روی تخت طلایی در سیاه چال قلعه نشسته است. رز توسط دو سگ محافظت می شود. از یک طرف سگ روی یک زنجیر طلا قرار دارد ، از طرف دیگر - روی یک نقره. هر 9 سال ، در شب عید پاک ، رزا تاج و تخت خود را ترک می کند و به دنبال مرد جوانی می رود که او را از طلسم نجات می دهد. برای انجام این کار ، باید صلیب طلایی آن را برداشته و با آب مقدس عید پاک بپاشید. بسیاری قبلاً سعی کرده اند دختر را از این طریق نجات دهند ، اما هیچ کاری انجام نداد ، شیاطین و انواع ارواح شیطانی در آنها دخالت کردند. کسانی که از ارواح شیطانی نمی ترسیدند نمی توانند صلیب را به کلیسا ببرند ، زیرا بسیار سنگین شد. هنگامی که آنها صلیب را روی زمین انداختند ، فریادی آرام شنیده شد و رز برای 9 سال طولانی دیگر سقوط کرد.