شرح جاذبه
Knyazhna یا Knyazhya Gora یک شهرک شبیه تپه است که در ساحل راست رودخانه کوچک Yavon ، در 8 کیلومتری روستای Demyansk ، نه چندان دورتر از روستای Peski ، منطقه Demyansk ، منطقه Novgorod واقع شده است. به گفته دانشمندان تحقیق ، موقعیت و شکل تپه در علفزار دشت سیلاب از منشاء مصنوعی آن حکایت می کند.
ارتفاع کنیاژنایا گورا 29 متر است. سکوی بالایی آن دارای سطح کاملاً صاف است. ابعاد آن 86 متر در 50 متر است. محیط قسمت فوقانی 331 متر است.
تحقیقات باستان شناسی انجام شده در سال 1980 به ما این امکان را می دهد که به این نتیجه برسیم که اولین استقرار در این منطقه در پایان هزاره اول میلادی شکل گرفته است. همچنین ، در نتیجه یک فعالیت تحقیقاتی دیگر ، اشیاء باستانی مربوط به قرن 10 در کنیاژنایا گورا پیدا شد. دانشمندان این فرض را مطرح کرده اند که قدیمی ترین شهرک دیو در این سرزمین وجود داشته است. صنعتگران و بازرگانان در اینجا زندگی می کردند. در اطراف شهرک در قرن 11th ، یک قلعه چوبی برای محافظت از نزدیکی های نوگورود از طریق زمین و آب ساخته شد. نام آن Demon-na-Yavoni بود. اما در قرن 16 ، شهرک از Knyazhya Gora در حدود 8 کیلومتری غرب ، به محل روستای مدرن دمیانسک منتقل شد. هنوز دلیل این امر که مردم را واداشته است محل سکونت خود را ترک کرده و بر مکان جدیدی تسلط پیدا کنند مشخص نیست.
در طول جنگ بزرگ میهنی ، نبردهای شدیدی در این سرزمین ها اتفاق افتاد (عملیات تهاجمی معروف دمیانسک). در بالای Knyazhnaya Gora یک صلیب ارتدکس وجود دارد که دارای کتیبه "Sim Pobedishi" است.
افسانه ها و افسانه های زیادی در مورد شاهزاده گورا وجود دارد. یکی از آنها می گوید که مدتها پیش یک شاهزاده جوان و یک شاهزاده خانم در این منطقه زندگی می کردند. آنها خوب و خوشبخت زندگی می کردند ، اما جنگ آغاز شد و شاهزاده مجبور شد با همراهانش به کمپین برود. کمی گذشت اما از طرف شاهزاده - خبری نشد. شاهزاده خانم غمگین بود ، ناراحت شد و نامزد خود را فراموش کرد. او با شخص دیگری ملاقات کرد و عاشق او شد. آنها اغلب در سواحل رودخانه یاون ملاقات می کردند. و سپس شاهزاده از کمپین بازگشت. او از خادمان شاهزاده خانم در مورد خیانت شاهزاده خانم مطلع شد. شاهزاده بسیار ناراحت شد و دستور داد شاهزاده خانم را به سوی خود فرا خواند. او او را به صومعه نداد ، او را زندانی نکرد ، اما به او دستور داد تا در آستین خود شن و ماسه را به محلی که وفاداری خود را ترک کرده حمل کند. بنابراین شاهزاده خانم چنین کرد: روز به روز شن پوشید. در آن مکان ، تپه ای شکل گرفت و سپس کوهی. زمان زیادی گذشت ، بسیاری از آن زمان تغییر کرد ، اما کوه در همان مکان باقی ماند و مردم آن را کوه شاهزاده می نامند.
افسانه دیگری می گوید که یک شاهزاده جوان و یک شاهزاده خانم به این مکان آمدند. و این زمین نفرین شد. تمام شب یک پرنده گرگینه روی چادر پرواز کرد. او یک پر پرت کرد که به سینه شاهزاده اصابت کرد و صبح او مرده پیدا شد. شاهزاده خانم این مکان را ترک نکرد ، اما تمام عمر زمین را به گور برد. بنابراین ، شاهزاده خانم هورا ظاهر شد.
در هوای خوب ، کوه چشم انداز بسیار زیبایی از تپه های زیبا ، جنگل ها ، مزارع و رودخانه یاون ارائه می دهد.