موزه-ذخیره موزه آبرامتسوو مکانی شگفت انگیز در منطقه مسکو است که به خاطر چشم اندازهای زیبا و فضای خاص خود مشهور است. از قرن 18 ، این املاک متعلق به A. M. ولینسکی ، F. I. گولوینا ، L. V. مولچانووا ، S. T. آکساکوا ، S. I. مامونتوف. هر یک از صاحبان آبرامسفو سهم بسزایی در توسعه این مکان داشتند. سرنوشت ملک مملو از حقایق و افسانه های جالب است.
افسانه زنده
اعتبار عکس: Moneycantbuy
در قلمرو این املاک ، زمانی که متعلق به چند حامی معروف مامونتوف ها بود ، بسیاری بازسازی شد. این زوج چندین فرزند خاص و فرزندخوانده خود داشتند. الیزاوتا مامونتووا (همسر ساوا مامونتوف) می خواست دنیایی افسانه ای را برای کودکان ایجاد کند که با زیبایی های طبیعت روسیه احاطه شده است. به همین منظور ، او از هنرمند بزرگ V. M. واسنتسوف ، که اغلب از املاک دیدن می کرد ، پروژه "کلبه روی پای مرغ" را ترسیم کرد. در نتیجه ، در سال 1883 ، یک شاهکار معماری چوبی در آبرامتسوو ظاهر شد که با چهره های شخصیت های افسانه ای تزئین شده بود.
علاوه بر کلبه ، در قسمت غربی املاک ، طراحی شده توسط I. P. روپتا ، حمامی ساخته شد که از نظر ظاهری شبیه ترموک است. عناصر معماری جاذبه با سبک کلاسیک روسی مطابقت دارد. با ارزش ترین آنها مواردی هستند که به خوبی حفظ شده اند:
- اجاق گاز کاشی کاری شده ؛
- مبلمان عتیقه ساخته شده از گونه های چوبی گران قیمت ؛
- نیم طبقه حک شده ؛
- تزئین گل روی کرکره
امروزه ، در حمام-ترمکا ، نمایشگاههای هنرهای تزئینی و کاربردی برگزار می شود ، جایی که می توانید اقلام زندگی دهقانی قرن 18-19 را مشاهده کنید ، که طبق طرح های E. D ساخته شده است. پولنوا ، ظروف غیر معمول ، با تکنیک های Khokhloma و Gzhel نقاشی شده است.
سینمای خانگی
Savva Mamontov با مهارتهای صوتی خوب و استعداد برجسته متمایز شد. پس از سفر به خارج از کشور در ایتالیا ، او ایده های جالبی را برای تولیدات به آبرامسفو آورد ، به عنوان کارگردان. روشنفکران خلاق آن زمان با خوشحالی در اجراهای سطح نسبتاً حرفه ای شرکت کردند. مامونتوف در لباس ، تزئینات و جلوه های نورپردازی هیچ هزینه ای نکرد.
پس از ملاقات با الکساندر اوستروفسکی ، حامی ایده ای برای اجرای نمایش "دوشیزه برفی" بر اساس افسانه های اساطیر اسلاوی دریافت کرد. این اجرا ، ابتدا در صحنه نمایش خانگی ، و سپس در اپرای خصوصی مامونتوفها ، موفقیت بزرگی بود. قابل ذکر است که یکی از نقش های اصلی توسط V. M. واسنتسف ، که طرح هایی از شخصیت های افسانه ای و تزئینات صحنه برای اجرا ایجاد کرد.
دختری با هلو
تاریخ نقاشی افسانه ای توسط والنتین سروف در آبرامتسوو آغاز شد. به عنوان شخصیت اصلی ، هنرمند دختر یازده ساله مامونتوف ها ، ورا را انتخاب کرد. دختر چندین هفته برای استاد ژست گرفت. شاهکار آینده با کوچکترین جزئیات تصور شد: هلوهایی که در باغ صاحب زمین رشد می کردند ، یک اتاق غذاخوری که در آن روشنفکران خلاق مسکو جمع آوری شده بودند ، مبلمان ، یک نارنجک در گوشه سمت چپ ، با دقت باورنکردنی کشیده شده است. سروف می خواست تصویری را به یاد خود برای ساوا مامونتوف بکشد.
در نتیجه ، تصویر فوق العاده محبوب شد ، اما سرنوشت ورا مامونتووا غم انگیز بود. ورا در بزرگسالی مدت زیادی منتظر اجازه ازدواج با نامزدش بود که از خانواده ای نجیب بود. والدین مرد جوان مخالف ازدواج با دختر صاحب زمین بودند.
این زوج پس از ازدواج صاحب سه فرزند شدند که یکی از آنها در سن یک سالگی فوت کرد. ورا خیلی زود مبتلا به ذات الریه شد و در سن 32 سالگی درگذشت. شوهرش برای مدت طولانی نتوانست از اندوه رهایی یابد و اغلب به ابرامسوو می آمد و در خاطرات شاد گذشته غوطه ور می شد.
واسیلی پولنف و آبرامتسوو
V. Polenov یکی از بهترین دوستان Savva Mamontov بود و چندین ماه در آبرامسفو زندگی کرد. او تنها نماینده "حلقه آبرامتسوو" بود که اشراف و اشراف موروثی در خانواده خود داشت. این املاک نه تنها هنرمند را به خلاقیت الهام بخشید ، بلکه هدیه یک مربی را نیز در او باز کرد.واسیلی زمان زیادی را با پسران مامونتوف گذراند ، اسکله ای برای آنها در رودخانه ووریا ساخت ، طرح هایی برای قایق ها ساخت.
بیشتر بیوگرافی این هنرمند مربوط به آبرامتسوو است. هنگامی که مامونتوف تصمیم گرفت کلیسای خود را در املاک بسازد ، پولنف در ایجاد طرح برای بنرها مشارکت فعال داشت. علاوه بر این ، هنرمند با الهام از تجربیات سفر به خاورمیانه ، طرح هایی برای محراب کلیسا می سازد. نتیجه یک محراب ، غیر معمول برای کلیسای ارتدکس ، تزئین شده با عناصر چوبی حک شده است. پولنف همچنین لوستری به شکل لامپ گرد ایجاد می کند که از چندین لامپ عتیقه تشکیل شده است. در نمای کلیسا ، می توانید تصویر مسیح را که پولنوف نقاشی کرده است ببینید ، که با انکسارهای مختلف نور خورشید ، روشن تر یا تیره تر به نظر می رسد.
هنگام کار بر روی کلیسا ، هنرمند عاشق پسر عموی صاحب املاک شد. پولنف و منتخبش اولین زوجی بودند که در دیوارهای کلیسای جدید ازدواج کردند.
