دستور بانوان کاپوچین توسط پاپ پل سوم در سال 1538 تأیید شد. منشور نظم پیش فرض سختگیری خاصی از قوانین ، انزوای شدید و زهد فوق العاده ای برای زندگی اعضای آن بود. صومعه ، جایی که مبتدیان در آن زندگی می کردند ، در مرکز مرکز پایتخت فرانسه قرار داشت و بلوار کاپوسین در پاریس به نام این دستور رهبانی نامگذاری شد.
آبپاش آبی
مسافر مدرن مطمئناً نام بلوار د Capucines را شنیده است. اما این درست نیست که آن را بلوار کاپوچین ها بنامیم ، و این شهرت به این دلیل مشهور شد که در سال 1895 برادران لومیر اولین نمایش عمومی سینمای جهان را در خانه N14 ترتیب دادند.
ده فیلم کوتاه به بینندگان شگفت زده ارائه شد. در میان شاهکارها ، آبپاش چمن بیچاره ، کارگران که کارخانه را ترک می کردند و نمایندگانی که به کنگره عکس لیون آمدند. اما "ورود قطار" ، برخلاف تصور عموم ، آن روز اصلا نمایش داده نشد.
مشاهده از پنجره
یک داستان جالب با مکان دیگری در بلوار des Capucines در پاریس مرتبط است. خانه N35 محل آتلیه عکاسی به نام نادر بود. منظره ای از پنجره های آن الهام بخش امپرسیونیست معروف کلود مونه بود تا شاهکاری جاودانه خلق کند ، که در پایان قرن نوزدهم چیزی غیر از "لعنتی" نامیده نمی شد. نقاشی Boulevard des Capucines در پاریس مروارید نمایشگاه جامعه ناشناس بود که در سال 1874 در خانه نادار برپا شد. در آن استادانی حضور داشتند که آثارشان توسط سالن هنر پاریس هنگام برپایی نمایشگاه سالانه رد شد. نادر فضاهای خود را ارائه داد و امروزه تمام جهان جهت کاملی را در نقاشی به نام امپرسیونیسم تحسین می کنند. علاوه بر کلود مونه ، رتبه های او شامل رنوار و سیزلی ، سزان و دگا است.
صورت فلکی مشاهیر
Boulevard des Capucines در پاریس می تواند مفتخر باشد که هر یک از خانه های آن آماده گفتن در مورد ساکنان ، مهمانان و بازدیدکنندگان شگفت انگیز است ، که نام آنها از مدت ها پیش به تاریخ تبدیل شده است ، اما آنها توسط فرزندان سپاسگزار به یادگار مانده اند:
- خانه N43 محل کار و الهام نویسنده هنری بیل بود که با نام مستعار Stendhal کار می کرد.
- آهنگساز ژاک اوفنباخ خانه N8 را در بلوار کاپوسین در پاریس انتخاب کرد. در اینجا او اپرتاهای "قصه های گافمن" و "ریش آبی" را ایجاد کرد.
- Cafe de la Paix توسط امیل زولا و اسکار وایلد ترجیح داده شد. گای دو موپاسان نیز در اینجا یک فنجان قهوه نوشید. او مدت زیادی پشت پنجره نشست و تماشاگران تماشا می کرد که در بلوار قدم می زنند و شخصیت های قهرمانان معروف خود را اختراع می کند.